با هزینه ای اندکی شما میتونید فایل (Story) را تهیه کنید.

قسمتی از متن :

Chehel gis Story: (one of the local village stories)

Sultan was a girl named Chehel gis, anyone to marry her daughter came to woo the hard barrier provisions Sultan was married, a man named Malik Muhammad decided to marry that girl, this man, a man was kind and good, when House moving in the direction of Sultan was initially treated lion, lion gave a his hair and said to him whenever you needed to me , take fire my hair ,Let me help you can afford, then Malik Muhammad go away and reached to the Ant ,The ant gave one of his antenna to him too , and said every time you needed to me , burn down my antenna , on track see a Giant, Giant is also gave a hair to her and said if you needed to me hair fire coming down to help. When Malik Mohammed arrived to Sultan`s Castle, the Sultan reported, Sultan said: " I give My own daughter to someone that have a few conditions, first I have a mixture of barley and wheat warehouse that you should separate them from each other, Malik Muhammad accepted ,Soldiers threw him into the warehouse and closed the door, Malik Muhammad was within the warehouse ,First he was worried, but remembered the ants immediately took fire and he ran an antenna, the ants with its population reached after a few moments and with the property Muhammad the barley and wheat was separated, Malik Muhammad did after two days with disbelief and the guards came and saw the separation of wheat and barley and the news reached the king, the king of the second condition, he announced, and told him that the Animal cages throw long hunger were lining up to King Mohammad threw him in a cage and immediately remember the Lion was permissible to burn a hair Lion and Lion was immediately torn and the wild animals and died. Soldiers were informed when the king announced his third condition and said: "He must be a huge rock that dozens of people have not the ability to pick up the others take place locally, Malik Muhammad with hair on fire, he sought the help of Giant and Giant were displaced the huge rock with the cooperation of other, the news reached the king according to the promises he gave his beautiful daughter to Malik Mohammed and seven days & night he Take weddings for he and his daughter .

‏داستان چهل گیس : ( یکی از داستانهای محلی روستا )

‏سلطان دختری داشت به نام چهل گیس ، هر کس برای ازدواج با دخترش به خواستگاری می آمد سلطان با‏ ‏شروط سخت مانع ازدواج می شد ، مردی به نام ملک محمد تصمیم گرفت که با آن دختر ازدواج کند ، این مرد ، مردی مهربان و خیر بود ، وقتی در مسیر منزل سلطان در حرکت بود ، ابتدا به شیری برخورد ، شیر یک موی خود را به او داد و گفت هر وقت به من نیاز داشتی موی من را آتش بزن من به کمک تو می آیم ، ملک محمد سپس به راه افتاد و به مورچه رسید ، مورچه هم یک شاخک خود را به او داد و گفت هر وقت به من نیاز داشتی شاخک من را آتش بزن ، در مسیر دیوی را دید ، دیو هم یک موی خود را به او داد و گفت اگر به من نیاز داشتی موی من را آتش بزن به کمکت می آیم . وقتی ملک محمد به قصر سلطان رسید ، سلطان را خبر دادند ، سلطان گفت : من دختر خود را به کسی می دهم که چند ش‏رط داشته باشد ، ابتدا یک انبار جو و گندم مخلوط دارم که باید آنها را از هم جدا نمایی ، ملک محمد قبول کرد ، ‏سربازها او را داخل انبار انداخ‏ته درب را بستند ، ‏ملک محمد داخل انبار شد ‏ابتدا نگران شد ‏، ولی فوراً به یاد مورچه افتاد و یک شاخک او را آتش زد ، مورچه ها به همراه جمعیت خود ‏بعد از چند لحظه رسیدند و با کمک ملک محمد جو و گندم ها را جدا کردند ، ملک محمد بعد از دو روز در زد و نگهبانان آمدند و با ناباوری جداشدن گندم و جو را دیدند و خبر به پادشاه رسید ، پادشاه شرط دوم را به او اعلام نمود ، و گفت که او را داخل قفس حیوانات بیاندازند که مدتها گرسنگی کشیده بودند ، تا ملک محمد را در قفس انداختند او به یاد شیر افتاد و فوراً یک موی شیر را آتش زد و شیر فوراً رسید و حیوانات وحشی را تکه پاره کرد و رفت . وقتی سربازها به پادشاه اطلاع دادند او شرط سوم را اعلام کرد و گفت : ‏او باید یک سنگ بزرگ که ده ها نفر توانایی بلند کردن آن را ندارند از محلی به محل دیگر ببرد ، ملک محمد با آتش زدن موی دیو از او کمک خواست و

تصاویری از چند صفحه نخست فایل :

توجه فرمایید بدلیل تهیه ی تصویر با نرم افزار های خارجی متن نمایش داده شده در تصاویر ممکن است دارای اشکالاتی در نمایش برخی حروف باشد که در فایل اصلی بدون مشکل است